و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرن 20 میلادی» ثبت شده است

آوای رنج کهنه سرباز

" برگ های سبز سپیدار و برگ های زرد زیرفون همچنان در شهر فرو می ریختند. برگ های سبک زیرفون بر فزار خیابان ها و پیاده رو ها می چرخیدند، ولی برگ های سپیدار پس از فرو افتادن، در پای درختان جمع می شدند. ... "


آوای رنج کهنه سرباز / ویکتور آستافی یف / مهدی غبرائی / نشر تندر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

1/3، 1/3، 1/3

" قرار بود همه اش یک سوم یک سوم انجام شود. من 1/3 بابت ماشین کردن رمان بگیرم، زن 1/3 بابت ویرایشش بگیرد و مرد 1/3 بابت نوشتنش بگیرد. ..."


1/3، 1/3، 1/3 / اتوبوس پیر و داستان های دیگر / ریچارد براتیگان / علیرضا طاهری عراقی / نشر مرکز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

آمریکایی که من کشف کردم

" مسیر نهایی ام را به این ترتیب تعیین کرده ام: مسکو - کونینزبرگ ( با هواپیما )، برلین، پاریس، سن نازر، خیخون، سانتاندر، لاکورونیا ( اسپانیا )، هاوانا ( جزیره کوبا )، وراکروس، مکزیکوسیتی، لاره دو ( مکزیک )، نیویورک، شیکاگو، فیلادلفیا، دیترویت، پیتزبورگ، کلیولند ( ایالات متحده آمریکا ) لوهاور، پاریس، برلین، ریگا، مسکو. ..."


آمریکایی که من کشف کردم / ولادیمیر مایاکوفسکی / وازریک درساهاکیان / نشر نقره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

پرنده

" پرنده در گذشته جایی در حوالی مونتاگس دورف بود. نه پر و بال چندان رنگینی داشت نه آواز فوق العاده خوشی، بیش از اندازه درشت و قوی جثه هم نبود. ..."


پرنده / خوابِ نی لبک / هرمان هسه / سروش حبیبی / نشر ماهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

فیلم خبری کاتِن متِر 1692

" آه، جادوگر سال 1939 بندر تاکومای واشنگتن، کجایی که حالا من دارم مثل تو می شوم؟ آن قدیم و ندیم ها تن من اندازه یک بچه جا می گرفت و درها آن قدر معنادار بودند که انگار آدم اند. ..."


فیلم خبری کاتِن متِر 1692 / اتوبوس پیر و داستان های دیگر / ریچارد براتیگان / علیرضا طاهری عراقی / نشر مرکز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

طاعون

" حوادث عجیبی که موضوع این وقایع نگاری است، در سال هزار و نهصد و چهل و ... در اران روی داد. ... "


طاعون / آلبر کامو / رضا سید حسینی / نشر نیلوفر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

فرانی و زویی

" تمام هفته هوا خوب بود، می شد با کت بیرون آمد و همه امیدوار بودند برای آخر هفتۀ بزرگ - آخر هفتۀ بازی ییل - هم همینطور بماند، ولی شنبه صبح با این که حسابی آفتابی بود، دوباره سرد شده بود و آدم باید پالتو می پوشید. ..."


فرانی و زویی / ج. دی. سلینجر / میلاد زکریا / نشر مرکز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

مادر

" هر روز در فضای شهرک کارگری که دود و غبار، آسمان آن را پوشانده بود، صدای سوت کارخانه ای می غرید و در پی آن مردانی غم زده با بدنی رنجور و خسته از کار و تلاش روز قبل به سرعت از خانه های کوچک و خاکستری رنگ خود مانند سوسک هایی وحشت زده بیرون می دویدند و در آن هوای سرد سحرگاه، از کوچه های تنگ و باریک شهرک به سوی دیوارهای بلند کارخانه ای که انتظار ورود آن ها را می کشید رهسپار می شدند. ..."


مادر / ماکسیم گورگی / علی اضغر سروش / نشر امیر کبیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

شانزدهم هپ ورث، 1924

" حرف هایی است که همه را به ساده ترین و روشن ترین روشی که می توانم، آورده ام: اسمم، اول از همه، "بادی گلس" است و در بسیاری از سال های خوب زندگی ام - به احتمال خیلی زیاد، تمام این چهل و شش سال - احساس کرده ام که برای تاباندن نوری بر زندگی و دوران کوتاه و تاریک و روشن برادر بزرگ ترم، " سیمور گلس "، که مرده ( بر اثر خودکشی برای تمام کردن زندگی اش در 1948، وقتی سی و یک ساله بود) یک جورهایی خودم را خیلی خوب آماده کرده ام و هر از گاهی واقعا سر در آورده ام که قرار است چه طور این کار را بکنم. ..."


شانزدهم هپ ورث، 1924 / جی. دی. سلینجر / علی شیعه علی / نشر سبزان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

نقاش

" نقاشی بود آلبرت نام، که در جوانی نمی توانست توفیقی را که آرزو داشت از طریق تابلوهایی که می کشید به دست آورد و به یاری آن ها در دل مردم راه یابد. ..."


نقاش / خواب نی لبک / هرمان هسه / سروش حبیبی / نشر ماهی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هانتا