و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

کفش های خدمتکار و داستان های دیگر


باران بهاری


جورج فیشر هنوز بیدار بود. درازکش، به تصادفی فکر می کرد که در خیابان 121 دیده بود. ماشین به مرد جوانی زده بود. او را به داروخانه ای در برادوی برده بودند، صاحب داروخانه کاری از دستش برنیامده بود. منتظر آمبولانس شده بودند، مرد روی پیشخوان، در انتهای داروخانه افتاده بود، نگاهش به سقف بود، می دانست دارد می میرد. ...


باران بهاری / کفش های خدمتکار و داستان های دیگر / برنارد مالامود / امیر مهدی حقیقت / نشر افق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

هاروارد مک دونالد


مقدمه داخل سفر


از همان اول باری که علاقه مند به کتاب خوانی شدم، یکی از کتاب هایی که همیشه تصاویر ذهنی ام را می ساخت کتاب خاطراتی بود از سفر آمریکا که «جلال رفیع» در زمانی که دل و دماغ نویسندگی داشت با عنوان «در بهشت شداد» نوشته بود. ...


فریم اول

نیویورک؛ گنج دار و دسته های نیویورک


نیویورک، نیویورک، نیویورک.

نیویورک شهر نیست. اژدهاست. وارد شهر که می شوی انگار اژدهای هقت سری را از فراز کوهی بلند می بینی و به سرت می افتد نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد. ...


هاروارد مک دونالد / سید مجید حسینی / نشر افق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا