و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرن 20 میلادی» ثبت شده است

ایزدان هم

 

تقدیم‌نامه نویسنده:

به انسان؛ به این امید که سرانجام، روزی، در جنگ برضد بلاهت پیروز شود.

 

یک

بر ضد بلاهت ...

6

لامونت با لحنی تند گفت: «مزخرفه! هیچ‌چی دست من را نگرفت!» ژرف‌اندیشی غریبی در چهره‌اش بود که به چشمان گودرفته و بی‌تقارنی چانه‌ی درازش می‌آمد. اوضاع و احوال که مساعد بود، این حالت چهره‌اش بیش‌تر به چشم می‌آمد و الان اوضاع و احوال مساعد نبود. مصاحبه‌ی دومش با هالام از اولی هم بدتر از کار درآمده بود. ...

 

ایزدان هم | آیزاک آسیموف | حسین شهرابی | کتابسرای تندیس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

اتحادیه‎ی ابلهان

 

وقتی نابغه‌ای حقیقی در دنیا پیدا می‌شود میتوانید او را از این نشانه بشناسید؛ تمام ابلهان علیهش متحد می‌شوند.

 

مقدمه‌ی مترجم

 

یک

یک کلاه شکاری سبزرنگ سری را که بیشتر به یک بادکنک حجیم شباهت داشت،می‌فشرد. روگوشی‌های سبز پر بود از گوش‌هایی بزرگ و موهایی اصلاح نشده و کرکِ زبری که در گوش‌ها رشد کرده بود و از هر دو طرف زده بود بیرون، درست مثل ماشینی که راهنمای چپ و راستش همزمان چشمک می‌زد، چین گوشه‌ی لب‌هایش پر بود از نارضایتی و خرده‌چیبس. زیر سایه‌ی آفتاب‌گیرِ سبز کلاه، چشمان متکبرِ زرد و آبی ایگنیشس جی. رایلی خیره شده بودند به مردمی که زیر ساعت فروشگاه دی. اچ. هولمز انتظار می‌کشیدند. در میان جمعیت دنبال نشانه‌هایی از بدسلیقگی در لباس پوشیدن می‌گشت. ...

 

اتحادیه‌ی ابلهان | جان کندی تول | پیمان خاکسار | نشر چشمه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

سه‌‌شنبه‌ ها با موری

 

     دوره‌ی تحصیلات

 

آخرین کلاس درس استاد قدیمی من هفته ای یک بار در خانه اش برگزار می‌شد؛ کنار پنجره‌ی کتابخانه، جایی که او می‌توانست ریزش برگ‌های صورتی گیاه کوچک گل ختمی را تماشا کند. کلاس سه‌شنبه ها، بعد از صبحانه تشکیل می‌شد. موضوع درس «معنای زندگی» بود. تدریس استاد مبتنی بر تجربه بود. ...

 

سه‌‌شنبه‌ ها با موری | میچ آلبوم | طاهره صدیقیان | نشر نقطه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

فرانکشتاین در بغداد

 

گزارش پایانی

کاملا محرمانه

 

اولا:کمیسیون تحقیق ویژه که به ریاست نمایندگانی از دو موسسه‌ی امنیتی و اطلاعاتی عراقی و ناظرانی از اطلاعات ارتش آمریکا تشکیل شد، درباره‌ی فعالیت اداره‌ی پی‌گیری و تعقیب، که تا حدودی مرتبط با اداره‌ی غیرنظامی نیروهای ائتلاف بین‌المللی در عراق است، به نتایج زیر رسید: ...

 

می‌خواهم که از من رو برنگردانی. به من گوش فرا ده. اگر می‌توانی به پا خیز و اگر می‌خواهی، آن چه را که ساخته‌ی دست خود توست نابود کن.

 

فصل یک

زن دیوانه

 

دو دقیقه بعد از این که ایلیشوا ام دانیال سوار ون شد انفجار رخ داد. ...

 

فرانکشتاین در بغداد | احمد سعداوی | امل نبهانی | نشر نیماژ

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

زمین انسان ها

 

زمین ییش از هر کتابی از ما به ما می آموزد، زیرا در برابر ما ایستادگی می کند. بشر هرگاه با مانع درگیر شود توان خود را می آزماید اما برای چیره شدن بر مانع به ابزاری نیاز دارد، رنده ای یا گاو آهنی می خواهد. برزگر هنگام شخم، رازهای طبیعت را مو به مو بیرون می کشد و حقیقتی که به دست می آورد حقیقتی کلی است. هواپیما که ابزار کار هوانوردان است انسان را با تمام مسائل کهن درگیر می کند. ...

 

زمین انسان ها | آنتوان دوسنت اگزوپری | سروش حبیبی | انتشارات نیلوفر 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

شاگرد قصاب

 

وقتی جوان بودم، بیست یا سی یا چهل سال پیش، توی شهر کوچکی زندگی می کردم که همه به خاطر کاری که با خانم نوجنت کرده بودم دنبالم می گشتند. کنار رودخانه توی سوراخی زیر علف های در هم پیچیده قایم شده بودم. مخفیگاهی که من و جو باهم ساخته بودیم. گفتیم مرگ بر تمام سگ‌هایی که وارد این‌جا شوند. البته به جز خودمان. ...

 

شاگرد قصاب | پاتریک مک‌کیب | پیمان خاکسار | نشر چشمه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

وقایع غریب غیب شدن سعید ابونحس خوشبدبین

 

دفتر اول

یُعاد

 

سعید مدعی دیدن موجودات فضایی می‎شود

 

سعید ابونحس خوشبدبین در نامه‎اش برایم نوشت:

از طرف من به همه خبر بده عجیب‎ترین حادثه‎ای را که برای انسان‎ها رخ داده، از عصای موسی و رستاخیز عیسی بگیر تا انتخاب شوهر لیدی برد به ریاست جمهوری ایالات متحده.

خلاصه من غیبم زده، نه که مرده باشم. نه که آن‎طور که بعضی از شماها فکر کرده‎اید لب مرز کشته شده باشم، نه که به فدایی‎ها پیوسته باشم _آن‎طور که بعضی که فضایلم را می شناسند با خودشان فکر کرده اند_ نه که در یک سلول زندان در حال گندیدن باشم، آن طور که رفقایت می‎گویند.

صبر کن، صبر کن و نپرس این سعید بدبخت خوشبدبین اصلا کی هست؟ زنده هم که بود کسی نمی‎شناختش، چه رسد به حالا! ...

 

وقایع غریب غیب شدن سعید ابونحس خوشبدبین | امیل حبیبی | احسان موسوی خلخالی | نشر نون

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

کفش های خدمتکار و داستان های دیگر


باران بهاری


جورج فیشر هنوز بیدار بود. درازکش، به تصادفی فکر می کرد که در خیابان 121 دیده بود. ماشین به مرد جوانی زده بود. او را به داروخانه ای در برادوی برده بودند، صاحب داروخانه کاری از دستش برنیامده بود. منتظر آمبولانس شده بودند، مرد روی پیشخوان، در انتهای داروخانه افتاده بود، نگاهش به سقف بود، می دانست دارد می میرد. ...


باران بهاری / کفش های خدمتکار و داستان های دیگر / برنارد مالامود / امیر مهدی حقیقت / نشر افق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

عقاید یک دلقک


آنان که هنوز از او خبر نگرفته اند، خواهند دید؛

و آنان که هنوز نشنیده اند، خواهند دانست.


وقتی به بن رسیدم، هوا تاریک شده بود. به خودم فشار آوردم نگذارم ورودم به ترتیبی بگذرد که در عرض پنج سال خانه به دوشی می گذشت و شکلی خودکار به خود گرفته بود؛ پله های ایستگاه پایین، پله های ایستگاه بالا، کیف سفری به کنار، بلیط قطار از جیب پالتو بیرون، کیف زیر بغل، دادن بلیط، رفتن به طرف روزنامه فروشی، خرید روزنامه های عصر، خروج از ایستگاه و اشاره به یک تاکسی. ...


عقاید یک دلقک / هاینریش بل / شریف لنکرانی / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

مائده های زمینی و مائده های تازه


ناتانائیل، آرزو مکن که خدا را جز در همه جا، در جایی دیگر بیابی.

هر آفریده ای نشانه خداوند است، اما هیچ آفریده ای نشان دهندۀ او نیست.

همین که آفریده ای نگاهمان را به خویش معطوف کند، ما را از راه آفریدگار باز می گرداند. ...


مائده های زمینی و مائده های تازه / آندره ژید / مهستی بحرینی / انتشارات نیلوفر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا