و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عبدالحسین شریفیان» ثبت شده است

سرزمین نابینایان | امپراتوری مورچگان


هنگامی که ناخدا جریلو فرمان یافت ناوچه توپدارش، بنجمین کنستانت را به باداما، واقع در بخش باتموی گوارامادما، ببرد و برابر طارعون مورچگان به ساکنان آن دیار کمک کند، گمان کرد نکند مقامات (نظامی) او را دست انداخته و مسخره کرده اند. موضوع گرفتن ترفیعش، هم خیلی رومانتیک و خیال پردازانه و هم بر خلاف قاعده و اصول بوده است، یعنی علاقه ویژه‎ی یک بانوی بلندپایه‎ی برزیلی و چشمان خمار و زیبای خود ناخدا نقش مهمی در این ماجرا بازی کرده بود، و در دیاریو -(دفتر ثبت رویدادهای روزانه کشتی)- و اوفوتورو -(رویدادهای آینده) اشارات آزاردهنده و توهین آمیزی آمده بود. وی گمان می کرد که نکند بازهم آماج توهین بیشتری قرار گرفته است. ...


سرزمین نابینایان | امپراتوری مورچگان | اچ. جی. ولز | عبدالحسین شریفیان | نشر چشمه


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

ماشین زمان



زمان پیما، یا مسافر زمان ( بهتر است او را زمان پیما بنامیم ) درباره موضوعی اسرار آمیز و ناشناخته با ما سخن می گفت. چشمان خاکستری اش می درخشیدند و پلکانش تکان می خوردند، و چهره‎ی معمولا رنگ پریده و زردش مسخ و برافروخته شده بود. آتش بخاری زبانه می کشید و درخشش لطیف نورهای سفید و نقره گون آن در حباب های روی لیوان های‎مان پدیدار و محو می شدند. ...


ماشین زمان / اچ.جی.ولز / عبدالحسین شریفیان / نشر چشمه


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا