و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتشارات امیرکبیر» ثبت شده است

عقاید یک دلقک


آنان که هنوز از او خبر نگرفته اند، خواهند دید؛

و آنان که هنوز نشنیده اند، خواهند دانست.


وقتی به بن رسیدم، هوا تاریک شده بود. به خودم فشار آوردم نگذارم ورودم به ترتیبی بگذرد که در عرض پنج سال خانه به دوشی می گذشت و شکلی خودکار به خود گرفته بود؛ پله های ایستگاه پایین، پله های ایستگاه بالا، کیف سفری به کنار، بلیط قطار از جیب پالتو بیرون، کیف زیر بغل، دادن بلیط، رفتن به طرف روزنامه فروشی، خرید روزنامه های عصر، خروج از ایستگاه و اشاره به یک تاکسی. ...


عقاید یک دلقک / هاینریش بل / شریف لنکرانی / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

نگاهی به تاریخ جهان | جلد سوم


156

جهان پس از جنگ


سرانجام به آخرین مرحله سیاست طولانی خود رسیده ایم.اکنون در آستانه امروز قرار داریم و باید جهان پس از جنگ یعنی دنیایی را که پس از جنگ بزرگ به وجود آمده است از نظر بگذرانیم.اکنون ما به زمان خودمان یا در واقع به زمان شما که نسل جوان امروز هستید رسیده ایم! این قسمت آخرین مرحله سفر تاریخی ماست که از نظر زمان بسیار کوتاه است و در عین حال بسیار دشوار می باشد. ...


نگاهی به تاریخ جهان / جلد دوم / جواهر لعل نهرو /  محمود تفضلی / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

یک مشت تمشک


" مردی که کلاه حصیری به سر داشت و نوار سرخ رنگی به یقه کتش زده بود، گفت: پس تو مرا شخص بی شرفی می دانی و به من اطمینان نمی کنی.

مهندس با ناراحتی چشمانش را بست."


یک مشت تمشک / اینیاتسیو سیلونه / بهمن فرزانه / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

نگاهی به تاریخ جهان | جلد اول

 نامه ای برای روز تولد


برای ایندیراپری یادارشینی

در روز سیزدهمین سال تولدس


زندان مرکزی ننی

16 اکتبر 1930


" عادت کرده ای که در روز تولدت هدایی همراه با تبریکات از من دریافت داری. اکنون تبریکات فراوان خود را برایت می فرستم اما از زندان ننی که در آن هستم چه هدیه ای می توان برایت تهیه کرد؟ هدایی که از اینجا می فرستم نمی توانند مادی و محسوس باشند، فقط می توانند چیزهایی از نوع هوا و فکر و روح - از آن گونه که ممکن است پریان به ارمغان بیاورند - باشند که حتی دیوارهای زندان هم نمی توانند مانع آن ها گردند. ... "


نگاهی به تاریخ جهان / جواهر لعل نهرو /  محمود تفضلی / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

شاهزاده و گدا

" در شهر کهن سال لندن، در یکی از روزهای پاییز و در ربع دوم قرن شانزدهم، در خانواده فقیری موسوم به کانتی پسری به جهان آمد که پدر و مادرش خواستار آمدن او نبودند. در همان روز نوزاد انگلیسی دیگری از خانواده ثروتمندی موسوم به تودور پا به عرصه وجود نهاد که پدر و مادرش قلبا خواستار او بودند. ... "


شاهزاده و گدا / مارک تواین / محمد قاضی / انتشارات امیرکبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

موبی دیک، یا وال سفید

" اسماعیل خطابم کنید. سال ها پیش ( کاری نداریم درست چند سال پیش ) از آن جا که چندان یا هیچ پولی در جیب نداشتم و چیز خاصی هم در ساحل مرا جذب نمی کرد، اندیشیدم اندکی به کشتی بنشینم و آن قسمت جهان را که آب گرفته ببینم. ... "

موبی دیک، یا وال سفید / هرمان ملویل / پرویز داریوش / انتشارات امیرکبیر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

مادر

" هر روز در فضای شهرک کارگری که دود و غبار، آسمان آن را پوشانده بود، صدای سوت کارخانه ای می غرید و در پی آن مردانی غم زده با بدنی رنجور و خسته از کار و تلاش روز قبل به سرعت از خانه های کوچک و خاکستری رنگ خود مانند سوسک هایی وحشت زده بیرون می دویدند و در آن هوای سرد سحرگاه، از کوچه های تنگ و باریک شهرک به سوی دیوارهای بلند کارخانه ای که انتظار ورود آن ها را می کشید رهسپار می شدند. ..."


مادر / ماکسیم گورگی / علی اضغر سروش / نشر امیر کبیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

شازده کوچولو

" وقتی شش ساله بودم در کتابی راجع به جنگل طبیعی که " سرگذشت های واقعی " نام داشت تصویر زیبایی دیدم. تصویر مار بوآ را نشان می داد که حیوان درنده ای را می بلعید. ..."


شازده کوچولو / آنتوان دو سنت اگزوپری / محمد قاضی / انتشارات امیرکبیر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هانتا