و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ن‍ش‍ر ش‍ی‍خ‌ ص‍ف‍ی‌ال‍دی‍ن» ثبت شده است

روستا زاده و دختر شهری

" کودکی از روستای «بدیرلی» سر برآورده؛ شهرتی در ییلاق و دشتستان دست و پا کرد. خیلی عاقل و تیزهوش بود. تا در زمینه ریاضیات از او پرسیده می شد، مثل آیینه و دوربین بلافاصله پاسخ می داد... همه جا صحبت از او بود. ... "


روستا زاده و دختر شهری / مورچۀ عاشق / فقیر بایکورت / شهرام دشتی / ن‍ش‍ر ش‍ی‍خ‌ ص‍ف‍ی‌ال‍دی‍ن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

داروش

" پرنده ای لعنتی، کوچکتر از کلاغ و بزرگتر از گنجشک، با جهش و پرش خود، همۀ درختان را می کاوید. در یک بامداد طولانی در جستجوی داروش بود. ... "


داروش / مورچۀ عاشق / فقیر بایکورت / شهرام دشتی / ن‍ش‍ر ش‍ی‍خ‌ ص‍ف‍ی‌ال‍دی‍ن


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

چشمه های زلال

" سرزمینی بود خیلی پهناور. هفت اقلیم بود و چهار دروازه داشت. سرزمینی بود با محصولات فراوان و پرمیوه. ولی آب آن تعریفی نداشت؛ هر کسی از آب آن می نوشید منگ و ترسو می شد. ... "


چشمه های زلال / مورچۀ عاشق / فقیر بایکورت / شهرام دشتی / ن‍ش‍ر ش‍ی‍خ‌ ص‍ف‍ی‌ال‍دی‍ن

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

سپیدار بلند

" من یک سپیدار بلند هستم. سرنوشتم را بنگرید. در مرکز آناتولی و در عمق یک دره قرار گرفته ام. روی یک قطعه زمین تنهای تنها و باریک و کهنسال مانده ام. تا اندازه ای سبز و تا حدی زردم. از زمانیکه خود را شناختم اینجا بودم. خیلی قدیمی هستم. ... "


سپیدار بلند / مورچه عاشق / فقیر بایکورت / شهرام دشتی / نشر شیخ صفی الدین



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هانتا

مورچۀ عاشق

" گام هایم از دیرباز تا این حد بلند نبود. دامنه های کوه و فراز و نشیب ها را خیلی پیمودم تا باز شدند. خرس ها، شغال ها، کورموشها و حیواناتی از سلاله مارمولک ها پا روی من گذاشتند و نیمی از من علیل شد. زیر سنگ و خاشاک ماندم در دنیا اگر هر روز هم نباشد، یک روز در میان زلزله می شود. ..."


مورچۀ عاشق / مورچۀ عاشق / فقیر بایکورت / شهرام دشتی / ن‍ش‍ر ش‍ی‍خ‌ ص‍ف‍ی‌ال‍دی‍ن

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هانتا