و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تونیو کروگر» ثبت شده است

تونیو کروگر

" آفتاب زمستانی بالای سر شهر کوچک، و در پس لایه های ابر، قرصی مات و محو و بی جان بود، و کوچه و بام نمور و در هجوم باد. گه گاه نیز بارشی می گرفت، بارش تگرگی ریز، چیزی میان یخ و برف. ...  "


تونیو کروگر / تریستان و تونیو کروگر / توماس مان / محمود حدادی / نشر افق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

در دور دست ساز ها می نوازند ..


در دور دست سازها می نوازند، ولی در این جا شب خاموش حاکم است.

گل ها عطر رخوت آورشان را بر جان من می وزند.

من همیشه به یاد توام، همیشه.

ولی حال میل خواب دارم، اما تو باید که برقصی ..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

نصیب رنج می برد ..


آن که پایبندتر است، بازنده است و رنج نصیب می برد ..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا