پاییز مثل ساک های بسته بندی شده خداحافظی است
من می دانم بالاخره در پاییز خواهم مرد
و چه وقت مناسبی برای مردن است.
در پاییز
درخت ها برایت برگ ریزان می کنند
کلاغ ها به عزایت لباس سیاه می پوشند
و کشاورزانی که در انتظار اولین باران
ایستاده اند
چهار قدم به دنبال تابوت تو می آیند