و این داستان عاشقانه‎ی من است ...

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

این پست را اینگونه عریان دوست دارم | سه


.. و در ضمن آن جا بود که به طور غریزی به مسئله ی زمان پی بردم. پی بردم که زمان چگونه بر ما پنجه می افکند. زمانی که کودکی، ساعت ها، طولانی هستند. روزها طولانی هستند. یک سال تمامی ندارد، قرن ها طول می کشد. حتی بیش از قرن ها ... احساس می کردم که زمان طولانی و پر است. در این پُری احساس خوشبختی می کردم. در پری طبیعت. حس می کردم من: ایستا هستم و بی حرکت و در مرکز. ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

آب و هوای سانفرانسیسکو


" عصر بود و هوا ابری بود و یک قصاب ایتالیایی داشت نیم کیلو گوشت می فروخت به یک پیرزن خیلی پیر، اما به عقل جن هم نمی رسد که نیم کیلو گوشت به چه درد همچو پیرزنی ممکن است بخورد. ... "


آب و هوای سانفرانسیسکو / اتوبوس پیر و داستان های دیگر / ریچارد براتیگان / علیرضا طاهری عراقی / نشر مرکز


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا

معماری اندیشی


" به معماری که فکر می کنم، تصاویر در خاطرم زنده می شوند. بسیاری از این تصاویر به کار من به عنوان معمار مربوط اند و حاوی دانشی هستند که در طول سال ها، به واسطه ی پرداختن به معماری کسب کرده ام. تصاویر دیگر به دوران کودکی ام مربوط اند، دورانی که معماری را تجربه می کردم، بی آن که به آن بیاندیشم. ... "


معماری اندیشی / پتر زومتور / علیرضا شلویری / نشر حرفه هنرمند


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هانتا